پاییز
دلم گرفته نمیدونم بخاطر سرمای پاییزه یا سردی
دل آدماست فقط یه بغضی ته گلومه که همیشه
جلوشو میگیرم چشمام تا مرز اشک ریختن جلو
میرن ولی نمیگذارم ببارن گاهی قطره اشکی
بی اجازه سرازیر میشه. از آدما عجیب تر نیست
تبعیض قائل میشن و زخم زبون میزنن و منت
میگذارن. دوروییشون نفس آدمو میگیره.
+ نوشته شده در چهارشنبه نوزدهم آبان ۱۴۰۰ ساعت ۱۰ ب.ظ توسط رضا جوادی
|
سلام من رضا جوادی متولد 1375 هستم من از شش سالگی بیمار هستم میتونستم همه کار هام رو انجام بدم اما حالا خیلی قدرتم کم شده