صلح

امروز روز جهانی صلح بود صلح کلمه ای که توی

حرف فقط گفته میشه و توی عمل سیاسیون و بقیه

راحت زیر پا میگذارنش اینکه تو قرن 21 میلادی

و نیم سال مونده به قرن 14 خورشیدی دنیا هنوز

به صلح جهانی نرسیده که هیچ روز به روز دور

تر میشیم و اونقدر خونخوار و پلید زیاد شده که به

راحتی تیکه تیکه یا زخمی شدن و ترس و غم و فقر

و غیر نظامیان بخصوص جوانان و زنان و کودکان

رو گردن جنگی میندازن که خودشون راه انداختن 

برای منافع یا هر کوفت دیگه ای حاظر نیستن خاتمه

بدن همه کشورا هم ادعای صلح طلب بودن دارن ولی

از جنگ های موجود برای منافع دینی و اقتصادی و

سیاسی و غیره سود میبرن مثل فروش بمب و اسلحه

و هزار کثافت کاری دیگه جالب اینجاست که ادعای

تمدن و پیشرفت فرهنگی هم دارن و افتخار هم میکنن.

از سیاسیون بگذریم خود ما هم بین خودمون صلحی

وجود نداره. حسادت و بی اعتمادی و خشم و غرور

خیلیا رو از هم دور کرده. بهتره برای رسیدن صلح

جهانی از خودمون شروع کنیم و احساساتمون رو با

مطالعه بشناسیم و درست تخلیه شون کنیم مثل غم و

خشم و حسادت. اینترنت بصورت رایگان این امکان

رو در اختیارمون گذاشته به امید روز های بهتر.

آدما 10

از سردی آدما احساس خفگی میکنم همیشه میکردم

بی اعتمادی خیلی بده از دروغ کثیف میاد از این

دورویی لعنتی که اونم ناشی از دروغه فرق نداره

دشمنم باشن یا نه مهم اینه که همه آدمای دور و بر

سرد و بی اعتماد نباشن. لعنت به هر کس که صاف

و صادق نیست استرس سردی و بی اعتمادی از صد

تا دعوا پر استرس تره. و انگیزه هر کاریو میگیره.

از همه بد تر لجبازی آدماست کل انرژی رو میگیره

تبعیض هم که فقط دو تا مسکن داره به اسم سکوت

و تظاهر به بیخیالی که باعث میشه کم کم سر بشین

و واقعا بیخیال البته این کافی نیست تقریبا هیچ کاری

نباید برای کسی که تبئیض قائل میشه بکنین. آه

بیخیال فقط دورو و دروغگو نباشین لعنت به هرکس

که اهل تبعیض و دورویی و دروغه چون این سه

چیز پایه های دوستی یا خانواده رو چنان سست میکنه

که باد که هیچ یه نسیم ساده هم باعث فروریختنش

میشه. و آواری از کینه و نفرت و بی اعتمادی رو

رو سر آدم میریزه و تر و خشک رو با هم میسوزونه

باز این پایه ها با دورویی و دروغ و گذر زمان سست

تر از همیشه سر هم میشه و آدمای پوشالی با دورویی

شدید دوباره الکی با هم خوب میشن.

اگه جای خدا بودم

اگه جای خدا بودم دروغ و تبعیض و بیماری و

جنگ رو حذف میکردم از اینهمه بی اعتمادی

خسته میشدم و جاش بذر اعتماد میکاشتم و به

منت ها پایان میدادم. برای تهیه گوشت جان

موجود زنده رو نمیگرفتم مثل آب که موجود

زنده ای نیست و برای نوشیدنش نیازی به

کشتن یا ریختن خون نیست. اگه جای خدا

بودم به صبر بندگانم مقابل ظلم و زور پاداش

میدادم نه استرس و آدمای سرد و بی اعتماد.

محبت

محبت.

نمیدونم چرا محبت به ما میرسه کلا از ریشه خشک

میشه نه کسی هست برای صحبت نه کسی که ارزش

یا بهتر بگم لیاقت محبت ما رو داشته باشه. اما برا

بقیه که قدر محبت رو نمیدونن همیشه هست و زیاد

ترم میشه. آه چرا وقتی قناعت میکنی فکر میکنن

لیاقت نداری؟ وقتی قناعت نمی کنی زیاده خواهی؟.

آه محبت میتونه گوش کردن به حرفات باشه. حرف

مهم نیست چیه مهم اینه وقتی تو حرف میزنی گوش

باشه برا شنیدن همونطور که به حرفای بقیه اهمیت

میدی و وسطش نمیپری. محبت میتونه چند کلمه

محبت آمیز باشه مثل دوستت دارم یا عزیزم باشه.

تا احساس با ارزش بودن بکنی نه اضافی بودن.

اما به ما رسیدنی دقیقا برعکس میشه و جاشو به

غرور میده و دوستت ندارم و ارزش نداری یه

تیکه گوشتی. محبت میتونه تبعیض قائل نشدن

باشه اما به لج تو تبعیض قائل میشن که آتیش

بزننت و بعد میگن وا چرا آتیش گرفتی؟ چه

دلیلی داره؟ راه حل این موضوع رو تو پست

تبعیض گفتم بیخیالی و تظاهر به بیخیالیه. اما

واقعا چرا چرا این غرور بیجا نمیشکنه چرا با

وجود تبعیض و بی محبتی ها میگن محبت که

میکنیم قدر نمیدون و برنمیدارن برا همین محبت

نمیکنیم لعنتی تو محبت کن بعد بگو برنمیدارن.

چرا و ای کاش های زیادی وجود داره اما هیچ

منطقی نمیتونه آدم بی منطق رو رام کنه. دغدغه

یه انسان نباید کمبود محبت و استرس آینده پر از

اتفاقات تلخ و تکراری باشه مثل گیر دادن به هم

و دنبال دعوا و ارزیابی میزان تبعیض که آدمای

جاهل عمر رو باهاش تلف میکنن و تغییری نمیکنن.

لعنت به کسایی که...

لعنت به کسایی که زیر حرفشون میزنن

همه اطرافیانم میزنن زیر حرفشون.