داستان زیبای قرون وسطا و فروش بهشت

قرون وسطا و فروش بهشت !
( داستان جالب و خواندنی )

در قرون وسطا کشیشان بهشت را به مردم میفروختند و
مردم نادان هم با پرداخت هر مقدار پولی قسمتی از بهشت
را از آن خود میکردند.
فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج میبرد دست به
هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه
باز دارد تا اینکه فکری به سرش زد.

به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت:
قیمت جهنم چقدر است؟
کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟!
مرد دانا گفت: بله جهنم.
کشیش بدون هیچ فکری گفت: ۳ سکه
مرد سراسیمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت:
لطفا سند جهنم را هم بدهید.
کشیش روی کاغذ پارهای نوشت: سند جهنم، مرد
با
خوشحالی آن را گرفت از کلیسا خارج شد.
سپس به میدان اصلی شهر رفت و فریاد زد:
من تمام جهنم را خریدم این هم سند آن است.
دیگر لازم نیست بهشت را بخرید چون من
هیچ کس را
داخل جهنم راه نمیدهم!![]()
آن مرد دانا کسی نبود جز مارتین لوتر
، موسس
طریقتِ پروتستانیسم
منبع: taknaz.ir
بازنشر: رضا01 اس سرگرمی
سلام من رضا جوادی متولد 1375 هستم من از شش سالگی بیمار هستم میتونستم همه کار هام رو انجام بدم اما حالا خیلی قدرتم کم شده