سلام

تو زمونه ای زندگی میکنم که آدماش با هم سردن

اونقدر سرد که نفس و دل آدم بگیره ناامیدی و نفرت

بیداد میکنه. همه اهل تبعیض و لجبازین. قشنگ حرف

میزنن و منطقی اما همش دروغ های شیرینه که تو

این زمونه خیلی طرفدار داره. از هر کس ممکنه هر

گندی به بار بیاد. حضور هر کس بجای شور و شوق

فقط استرس میاره چون همه ساز خودشونو میزنن

و فکر میکنن علامه دهرن و فقط خودشون مشکلات

رو تحمل میکنن.کاش میشد به آدما کمک کرد چون

بنظرم هیچکس زندگی نمیکنه حداقل افرادی که این

خصوصیات رو ترک نمیکنن. کاش میشد قدرت پذیرش

انتقاد رو داشتیم بجای علاقه به تعریف و تمجید دروغ

خیلی سخته اینکه به هیچکس اعتماد نداشته باشی

اما دنیای قشنگی نیست نباید اعتماد کرد چون هر کس

زخم ببینه روش نمک میپاشه. هیچوقت از هیچکس نباس

انتظار هیچ کاری داشت. فقط باید رو پای خودمون بایستیم.